tgeik's photoblog

Saturday, April 30, 2005

َشبانه


یه شب ابری و بارونی توی شمال. از همونایی که دوست دارم. بازم exposure طولانی، این دفعه دستم کمتر لرزیده. اگه دقت کنین بین اون دوتا کاج، ماه تقریبا کامل رو می بینین.

[ii]

Wednesday, April 27, 2005

قوبراغه!


قورباغه بیچاره تو شمال اومده بود تو ساختمون. به نظر من خیلی هم چیز جالبی بود، ولی وقتی صدای جیغ خانومای همسفر دراومد مجبور شدیم ببریمش بیرون.

[ii]

Tuesday, April 26, 2005

فستیوال موسیقی دانشجویی


همین یه کار مونده بود که وسط حیاط دانشکده برامون مطربی کنن و ما گوش کنیم.
کیفیت عکس افتضاحه. می دونم.

[ii]

Sunday, April 24, 2005

ویلا؟


این یه ویلای نیمه کاره اس که پنج ساله همینجوری نیمه کاره مونده. شبا واقعا ترسناک می شه و آدم رو یاد خونه جادوگرا می اندازه.
ضمنا خیلی سعی کردم که دستم نلرزه، ولی مسلما نشد.

[ii]

Saturday, April 23, 2005

کنترل!


گروه کنترل اخیرا یه آدم کنترل شونده ساخته! ضمنا قراره تو مرحله بعدی، مخابراتی ها دستگاه رو بی سیم کنن!

[ii]

Wednesday, April 13, 2005

وابستگی


دانشگاه اصولا کسی رو وابسته به خارج نمی کنه. فقط همه رو فراری از داخل می کنه.

[ii]

Friday, April 08, 2005

مهندس


نمی دونم مهندس اسم کوچیکش بوده، یا تو خونه این جوری صداش می کردن!

[ii]

بدون شرح


[ii]

Friday, April 01, 2005

سایه


سایه اش هم نمی موند
حتی پشت سرش
یه مرد بود یه مرد

[ii]